پنجشنبه، اردیبهشت ۰۶، ۱۳۸۶

سادیسم نرمال و حق حاکمیت مردانه اسلامی



از بدو خلقت، زن و مرد گرچه با هم برابرند و دارای حقوقی یکسان، که البته در این سرزمین
این حقوق یکسان نیست، ولی بطور طبیعی و مادرزادی، خصوصیات اخلاقی و متافیزیکی
متفاوتی دارند
زنی که قرار باشد مانند مردان باشد، مانند آنها لباس بپوشد و رفتار کند، زن کاملی نیست
و می توان ادعا کرد که بیمار است، این مورد برای مردان نیز بطور معکوس صادق است
از لحاظ روانشناسی، مردها دارای حس سادیسم نرمال و برعکس آن، زنان دارای ماسوخیسم
نرمال می باشند
مرد دوست دارد زن را در آغوش بگیرد و بفشارد و زن دوست دارد در آغوش گرفته شده و
فشار داده شود، مرد دوست دارد نیشگون بگیرد، زن دوست دارد نیشگونش بگیرند
حس خودنمایی نرمال (نه بیش از اندازه) جزو خصوصیات زنان است که در نوع راه رفتن
رقصیدن، آرایش کردن و ... کاملا مشهود است
آیا مردی که آرایش کرده باشد، مردی نرمال است؟
به همین دلیل، زن آرایش نکرده نیز نرمال نیست
زنی که آرایش نکند، به خودش نرسد، نرقصد، ناز و عشوه نداشته باشد و در کل خصوصیات
زنانه خود را بروز ندهد، حتما و بلا شک، مشکل دارد
تمام موارد فوق در مورد تمامی زنان و مردان جهان یکسان است و هیچ ربطی به زبان و نژاد
و رنگ و دین و مذهب هم ندارد
ولی در کشور ما، زن ایرانی به دلیل داشتن همین خصوصیات ذاتی و غیر قابل انکار خود،
محکوم است
او وسوسه کننده و از راه بدر کننده قلمداد می شود که جامعه را به فساد می کشاند و باید او
را مهار کرد
زن ایرانی باید صاحب اختیار و تصمیم گیرنده داشته باشد تا دست از پا خطا نکند
زن ایرانی حق پاسخ به نیازهای طبیعی خود را ندارد، مگر اینکه مردی ایرانی این تصمیم
را برای او بگیرد ، حالا این مرد، پدر، برادر و یا همسر او می تواند باشد و این محدودیت
یا آزادی، ربطی به شعور و درک و فهم و تحصیلات زن نداشته و فقط به جنسیت او مربوط است
روز به روز، موانع موجود در عدم برابری حقوق همه انسانهای زمین، مخصوصا عدم برابری
زنان و مردان کمتر و کمتر می شود ولی متاسفانه این جریان در کشور ما سیر قهقرایی دارد و
رو به نزول است
البته این نوع برخورد با زنان، به نوع نگرش مذهبی و اسلامی بر می گردد که طی آیات،
روایات و احادیث متعدد، توصیه شده اند
زنی که با صدای بلند بخندد، بدون همراه و بدون کنترل رفت و آمد کند و... از دیدگاه اسلامی
مذموم و ناسالم است و راه های گوناگونی برای متنبه کردن او در نظر گرفته شده است
و متاسفانه تا زمانی که این نوع نگرش و طرز تفکر وجود دارد، با تمام سعی و تلاش بسیاری
که سعی در شکستن این تابو دارند، جامعه ما، جامعه ای ایده آل نخواهد بود
ولی جای خوشبختی است که با گذر زمان و با پا به عرصه گذاشتن نسل های بعدی، این تفکرات
کمرنگ تر شده و این نوع برخوردهای نابخردانه رنگ می بازند
به امید روزی که در این سرزمین، همه به انسان فقط به چشم یک انسان و فارغ از جنسیت
و مذهب نگاه کنند

۳ نظر:

ناشناس گفت...

شاید همه اینها یک جور مانور باشد تا جامعه در گیر قد شلوار و سایز روسری باشد و توجه نکند که می خواهند با شیطان بزرگ تساهل و تسامح کنند!!!!

ناشناس گفت...

سلام
من ایرانیم ولی ایران نیستم.بوده ام ولی حالا نیستم. از وقتی در کانادا زندگی می کنم به خودم می بالم که مسلمانم و نه ایرانی. خودت را گول نزن. اینقدر در گوش ما خواندند ما فرهنگمان غنی است و خیلی باهوشیم . اینجا من با چشمانم می بینم که ما ایرانیها بسیار هم بی فرهنگیم. از نظر هوش و استعداد هم که همین چینی ها توی دانشگاه از ایرانیها سر هستند من البته که کشورم را دوست دارم ولی دینم را بیشتر.
تو اینقدر کوته فکری که فکر می کنی با عقل ناقص انسان می شود به همه حقایق هستی پی برد. امیدوارم زنده بمانی و با چشمانت که می دانم لیاقتش را ندارند حضرت مهدی را ببینی. مغز تو کوچکتر از آن است که بفهمد برای خدا آفرینش مهدی و غیبتش و قیام مجددش هیچ است او می آید و باور یا عدم باور تو در آمدنش هیچ خللی وارد نمی کند. عدل را هم خود خدا می داند که چگونه توسط مهدی موعود اجرا کند و این را بدان که پس گرفتن حق ظالم از مظلوم حتی اگر به قیمت کشتن ظالم باشد عین عدل است . این هم فکر کنم برای عقل ستیزه جوی مخالف دین تو قابل فهم نیست.

ناشناس گفت...

سلام.
من کامنت قبلی رو نوشتم که مربوط به مطلبت راجع به حضرت مهدی است.
می خواستم بگم که امیدوارم بفهمی که من قصدم اصلا توهین نبود بلکه اینها کامنت هستنتد. هر چند متن جنابعالی هم اهانت به دیندارهاست.